گل سرخ ۱
همان گلِ سرخی را می گویم
که در حیاطِ کوچکِ آن خانه بود و
عطرش
در سایه هایِ عصرِ روزهای آخرِ تابستان
(که آب می پاشیدی خرند را
و چای را دم می کردی(
در حیاط و ایوان پیچیده بود
که در حیاطِ کوچکِ آن خانه بود و
عطرش
در سایه هایِ عصرِ روزهای آخرِ تابستان
(که آب می پاشیدی خرند را
و چای را دم می کردی(
در حیاط و ایوان پیچیده بود
***
عصرهایِ آخرِ تابستان
***
که می نشستم در ایوان و
از فرازِ شانه هایِ تو
می دیدم که بود،
سرخ و عطرآگین؛
می گفتم که هست،
فعلاً که هست
***
آن گلِ سرخی را می گویم
که در حیاطِ کوچکِ آن خانه بود
ترجمه ی فارسی به انگلیسی را بخوانید
Read the Persian to English translation